دوستان شرح پریشانی من گوش کنید       قصه ی بی سامانی من گوش کنید.

تو برنامه تحویل سال بی بی سی رضا قوچان نژاد حضور داشت و برنامه قشنگی شد

امشب که اخبار بیست و سی تصویر زخمی های چهارشنبه سوری رو پخش می کرد و مجری با یک لحن حقارت آمیز آلوده به افسوس حرف می زد حسابی ناراحت شدم چرا که این کمکاری مسئولین باعث این شده که یک جوون به خاطر یک ساعت شادی  اینطور تاوان بده .

How beautiful this song is. It never makes me tired , because I feel  it. The name of this song is also meaningful for me "let her go" and it's sung by Passenger . I love this part of the song when Passenger says "staring at the bottom of your glass ,hopping one day you'll make a dream last" . This part remindes me of someone. Every time I listen to it ,it sounds like something new. nowdays I'm feeling a little low and disconselate and this song settles me for some time . I wish there was a way to finish my life but not suicide ,cause I thing  my future is gloomy .Nowadays everything is over my head .I can't stand living up in the air. I just want everything to be clear and well planed for me.At last I wanna thank Passenger by his inspiring song.  

Recently I  heard about an environmental problem in Persian Gulf .I watched a video that some villains poured gas into the sea. It was hard for me to believe that they are polluting the sea and killing beautiful sea animals. Let's get such aweful actions across to people and aware authorities to take action against such lethal pollutings . It's late but it's not a case of too little too late 

My favorite singer Baran has sung a new good song which I love it . I try put it in my blog so that all  of you my dear friends can listen to it.  

سلام بچه ها حالتون چطوره ؟ من که داغونم . اولین بار که چیزی تو این وبلاگ نوشتم دو سال پیش ودرباره ی کنکور بود . حال بعد دو سال وارد دانشگاه شدم . در رشته کامپیوتر . البته لا رتبه ی شانزده هزار . عجیبه نه؟ و از اونجایی که درس نخوندم قبل کنکور و با سهمیه قبول شدم الان حسابی موندم تو گل . هفته دیگه هم امتحان میان ترم ریاضی وفیزیک داریم و من هیچی بلد نیستم . خیلی حالم گرفته . نمی دونم چجوری می خواد آبروم بره سر کلاس . اگه نتونستم تو این چهار سال درس بخونم و شکست خوردم اونوقت دیگه احتمالا فرار کنم برم یه جای دور .ای کاش اصلا از سهمیه استفاده نمی کردم ویک رشته ای که لیاقتش رو داشتم قبول می شدم . عجب اشتباهی کردم ای خدا.

سلام . امیدوارم سال نو شما مبارک باشه و سال نو خوبی داشته باشید . با آرزوی سالی بهتر از پارسال برای شما....

چند شب پیش برای دومین بار آشپزی کردم . جالب بود . یه پلو مکزیکی درست کردم .خوشمزه و قشنگ بود .با کلی سبزیجات جور واجور . حالا چرا آشپزی ؟ یه بار تلویزیون میدیدم می گفت دولت انگلیس برنامه هایی داره که مهارت های اساسی رو یاد نوجوان ها بده یکی از همین مهارت ها آشپزیه . می گفت حتی درست کردن یه نیمرو هم واسه بعضی انگلیسی ها کار بزرگیه .از اون روز به بعد خواستم آشپزی یاد بگیرم به خاطر همین برنامه های زیادی دیدم و میتونم کلی غذاهای ایرانی وخارجی درست کنم که خب بالاخره یه روزی به درد آدم می خوره دیگه .

دیشب باخبر شدم که یک شرکت هلندی به نامMars one   از متقاضیان سفر به مریخ به صورت داوطلبانه ثبت نام می کند البته ناگفته نماند که این سفر بدون بازگشته یعنی در ابتدا افراد به صورت یک گروه ده نفره به مریخ فرستاده می شوند ولی دیگه  نمی توانند برگردند به خاطر همینه که داوطلبانه هست ولی خب برای همیشه نام این افراد در تاریخ ثبت خواهد شد . تا الان حدود هزار نفر ثبت نام کردند که قبول شدگان نهایی هشت سال مورد آموزش و تمرین قرار می گیرند  و در نهایت در سال 2023 به مریخ فرستاده می شوند و تا آخر عمر خود در آنجا زندگی وی کنند و در طول این مدت اقامت گاه هایی برای آنها در مریخ ساخته خواهد شد. خیلی خوبه من خودم می خواهم  در این پروژه داوطلب شم البته اگر بتونم .همچنین امروز خوندم که ایران قراره یک کاوشگر برای فرستادن یک میمون به فضا پرتاب کنه .که خوبه اما هرچی خواستم مطالب بیشتری از این خبر بخونم نشد که نشد .خودتون می دونید واسه چی .

  هر روز صبح که از خواب پا می شم با اخبار جور واجوری مواجه می شم که مثلا تو فلان کشور چه اتفاقی افتاده یا مثلا کجا جنگ شده واقعا چقدر از این اخبار درسته منظورم اینه که به خاطر مسائل انسانی یا ملیه نه به خاطر قدرت طلبی یک عده یادمه که یه جا میخوندم که دروغ در تاریخ سابقه ای به اندازه ی خود تاریخ داره واقعا هم حرف راستیه مثلا من خودم یا خیلی از جوونای دیگه اطلاعات درستی درباره ی وقایع بزرگ نداریم مثلا واقعه ی هلوکاست . هر حکومتی در هرجای جهان سعی میکنه تا خوبی های خودش رو برجسته کنه و بدی هاش رو بپوشونه و در مورد حکومت های گذشته مطالب غیر واقعی بد رو برجسته کنه این ها رو برای این گفتم که بگم مثلا من که می خوام در مورد یه واقعه مثل هلوکاست تحقیق کنم در ایران با یک نوع ودر اروپا و آمریکا با یک نوع دیگه ودر عین حال در روسیه با یک نوع متفاوت از اطلاعات رو برو میشم ولی کدومشون راست میگن؟ کتاب های یکسان در کشور های مختلف هم حتی باهم تفاوت دارند .این فقط یک نمونه بود واز این مسائل تو این دنیا خیلی زیاده تا حالا حکومتی ندیدم در هیچ جای این دنیا که حقیقت رو همونجوری که هست نشون بده و به نوعی می خوان که به سود خودشون اون رو نشون بدهند حالا تکلیف ما چیه ؟ یه روز داشتم رادیو گوش می دادنم یک خانومه که از کانادا تماس گرفته بود در مورد جامعه مرد سالار ایران می گفت اگر ما مادر ها پسرهامون رو طوری تربیت کنیم که مرد  و زن رو یک جور ببینند و بین مادر و پدرشون فرقی نذارند و به ما {زنان} پایین تر از مرد ها نگاه نکنند این مسایل پیش نمی یاد و جامعه به این سمتی که هست پیش نمی ره من سنگ زنهارا به سینه نمی زنم . حرف من اینه که اگر مادر و پدر ها با اگاهی کامل از مسائل انسانی بچه بزرگ کنند به نفع کل بشریته  واین جاست که ارزش حرف معلم پرورشی روشنفکرم رو در سال دوم دبیرستان می فهمم که می گفت در کشور های متمدن انسانها وقتی می خوان بچه دار بشن قبلش کتاب های مختفی رو می خونند که بفهمنند که اصلا تحویل دادن یک انسان به جامعه چه مسئولیت بزرگیه از جمله کتاب امیلی از جان جاک روسو که در این کتاب امیلی پسر خیالی نویسنده است و گفته که مثلا اگر امیلی دروغ گفت با هاش چه جوری رفتار کنم یا اگر دزدی کرد با هاش چه جوری رفتار کنم که از اشتباهات زندگیش درس بگیره و انسان درستی رو به جامعه تحویل بدم که جامعه ی درستی مثل اونی که سقراط گفته رو داشته باشیم در ضمن در انتها  خوام در مورد معلم پرورشی سال دومم بگم که این مرد واقعا انسان روشنفکری بود نه این که  بیاد مثل بقیه معلم پرورشی ها چه می دونم اصول یا فروع دین رو یاد بده  . هیچ چیزی از اسلام وهیچ دین دیگه ای نمیگفت اما در عوض  اون اومد از تاریخ اروپا و انسان های بزرگ تاریخ و انقلاب های بزرگ دنیا نظیر انقلاب کبیر فرانسه و ...برامون صحبت می کرد و   واقعا من رو با اصول جدید جامعه پیشرفته  آشنا کرد و فکرم رو همه جوره با مسائل و مشکلاتی که اروپا برای رسیدن به اینجا تحمل کرد آشنا کرد و اصول جدید انسانیت در قرن حاضر رو نه فقط به من بلکه به همه ی ما یاد داد ولی متاسفانه بیشتر بچه های کلاس ایشان رو بسیار مسخره می کردند و من فهمیده بودم که اینها چه کلاسی رو از دست دادند.اما ایشون تاثیر بسیار زیادی روی نحوه ی تفکر من نسبت به دنیا و زندگی گذاشت.

  فصل پاییز فصل مورد علاقه ی منه . می خوام براتون شعری از پاییز بگم ولی قبل از اون به معرفی شاعر این شعر یعنی مهدی اخوان ثالث می پردازم .

امروز که دیدم بچه ها برام نظر گذاشتن خیلی خوشحال شدم و درسته من امسال می خواهم حسابی درس بخونم . تازه روش درس خوندن رو یاد گرفتم به قول بچه ها بی خیال .خیلی به گیتار و کامپیوتر علاقه دارم وحتما تو کلاساش شرکت می کنم وتا آخر ادامه میدم .

امروز که نتیجه ی دانشگاه آزاد رو دیدم دو تا انتخاب اولم که مهندسی معماری بود رو قبول نشده بودم ولی فیزیک دانشگاه ازاد کرج قبول شده بودم به هر حال من که نمی خوام برم دانشگاه آزاد و فقط برای خود آزمایی شرکت کرده بودم ولی به هر حال سال دیگه که کنکور سراسری  شوخی یا ازمایشی  نیست امیدوارم در طول سال بتونم خوب بخونم وجبران کنم چون تو تابستون که خوب درس نخوندم و در کشوری که ارزش آدم ها به مدرکه بتونم یه مدرک خوبی بگیرم . الان هرجا میری می گن کنکور چه خبر ؟ من یه پشت کنکوری ام که تو فامیلام یکی دوتا رقیب سرسخت دارم که میدونم اگر اونا یه رشته ای بهتر از من قبول بشن دیگه هیچکس واسه من تره هم خورد نمیکنه و صددر صد می دونم که آدم های حراف و کم عقل شروع می کنند به مسخره کردن و کاری ندارند که اطرافشون چه خبره فقط می خوان یک عده رو که باهاشون مشکل دارند مسخره کنند و واسه یک عده هم چاپلوسی کنند تا شاید از این طریق یک روزی به منافعشون برسند چون خودشون که نمی تونند کاری کنند به هر حال به قول معلم هندسه ی امسالم بگذریم و بگذریم. از کنکور می گفتم به کجا رسیدم در انتها واسه ی همه ی دانش آموزها ودانشجو ها آرزوی موفقیت دارم و ازشون می خواهم که به حرف های نادرست هیچ کس توجهی نکنند وبا اراده وصبر قله های موفقیت رو فتح کنند تا بتوانند اتوپیا یا شهر نیکان سقراط رو تشکیل بدهند.

من محسن نویسنده ی این وبلاگ هستم . من نمی دونم شما که دارید این مطالب  را می خوانید کی هستید ولی می خوام بهتون بگم که شعار من در زندگی اینه که همه چی دروغه . ممکنه خندتون بگیره ولی اگر منطقی به همه چی نگاه کنید می بینید که هیچ چیز اون طوری که واقعیه نیست مثلا اگر کسی به کس دیگری بگه من خیر تو را می خواهم دروغه صد در صد یه منافعی هرچند کوچیک واسه اون طرف داره که باعث می شه این حرف رو بزنه . این فقط یک مثال از این موضوع هست ولی به هر حال من تمام تلاشم رو برای موفق شدن در زندگی می کنم و سعی خودم رو می کنم که این مسئله کمتر زندگی من رو تحت تاثیر قرار بده و        درس هایم رو هم خوب می خونم تا سال دیگه کنکور یه رشته ی خوب قبول بشم  

از همه ی شما ممنونم که به وبلاگ من سرزدید در آینده مطالب جدیدتری می نویسم